روح داعش در کالبد بارزانی/آتیلا حاجیزاده

ساخت وبلاگ

 

روح داعش در کالبد بارزانی/آتیلا حاجیزاده

 

 

 

دوفهته نامه آچیق یول، شماره هشتم

 

دوهفته نامه آچیق یول
شماره هشتم
دوشنبه-96.8.1

 

 

 

مرگ بن‌لادن را می‌توان نطقه‌ی ثقلی در سیر حیات نیروهای تکفیری به‌شمار آورد چرا که هیچ‌یک از رهبران نیروهای تندرو نمی‌توانستند جاذبه و یکپارچگی تئوریک مبارزه جهادی را حفظ کنند و این فرصتی استثنایی برای غرب بود تا با اعمال نفوذ در بین نیروهای تکفیری تمرکز این گروه‌ها را از غرب منحرف بکند. گزینه‌ی جنگ فرقه‌ای یکی از بهترین گزینه‌های روی میز جهت ایجاد این نقطه‌ی برگشت در توجه گروه‌های جهادی تندرو از غرب و به اختلاف های فرقه‌ای بود.

 

رویداد های موسوم به بهار عربی که عمدتا در کشور‌های هم‌پیمان ایالات متحده و بی ثباتی‌های کشور عراق که در پی خروج نیروهای نظامی منطقه از آمریکا و روی کار آمدن دولت شیعی رخ داده بود، بهترین و مستعد ترین ناحیه خاورمیانه جهت ایجاد جنگ فرقه‌ای و نابسامانی منطقه‌ای بود تا دولت‌های منطقه را درگیر کرده و از پرداخت به شرایط غرب و هم پیمانانش به ویژه دولت اسراییل منحرف نماید.

 

دولت اسلامی شام و عراق نسخه‌ای بود که برای تحقق دو هدف غرب یعنی: منحرف سازی تمرکز نیروهای تندرو جهادی از غرب و درگیر ساختن کشورهای ترکیه و ایران به عنوان دو مخالف اصلی منطقه با دولت اسراییل با نا امنی های منطقه و ایجاد ثبات منطقه‌ای و داخل از سوی سرویس های اطلاعاتی برخی کشورها طراحی شد اما خاصیت ذاتی نیروهای تروریستی غرب را از رسیدن به این اهداف بازداشت.

 

تحلیل‌گران سیاسی، گروه‌های تروریستی به یک ظرف بخت آزمایی تشبیه کرده‌‌اند که هرکس، شئی در آن می‌اندازد و پس از هم‌زدن به زعم خود بلیط بخت را از این ظرف بخت آزمایی خارج می‌کند. همین خاصیت تبدیل به عنصر نفاق ابر قدرت ها گشت و چرخش‌های داعش بین روسیه پ ایالات متحده و هم پیمانش این گروهک تروریستی را با خلع جدی مواجه ساخت. تئوری پردازان که با نوعی ارباب‌خواری مواجه کشته بودند و طعم شکست را از با تمام وجود چشیده بودند در تصدد پایان دادن به این غائله برآمدند. اما آمال غرب برای ایجاد بی ثباتی در خاورمیانه با هدف درگیر کردن کشورهای قدرتمند منطقه با مسائل منطقه‌ای غرب و اسراییل را برآن داشت تا کارت دیگری از این دسته را رونمایی نمایند. کارتی که پس از فروپاشی دولت صدام حسین در عراق بعنوان سوپاپ اطمینان غرب با تشکیل اقلیمکی در مرزهای ایران و ترکیه تشکیل گشته بود و رایزن‌های آنان توانسته بودند این منطقه را از گزند داعش در امان نگه‌داشته و نیروهای نظامی آن‌را همچون قهرمانان این غائله جلوه دهند.

 

با پایان گرفتن غائله داعش در منطقه عراق و سوریه خاور میانه می‌رفت تا مجددا با دلمشغولی دیگری دست و پنجه نرم نماید. معظلی که می‌تواند سبب تغییر نقشه‌ی جغرافیایی منطقه و رویش قارچ‌وار سهم‌خواهان و زیاده خواهان گردد. فاصله استراتژیک ایجاد بین دولت‌های ترکیه و جهوری اسلامی‌ایران خیال باطلی در ذهن رهبران اقلیم کردستان عراق به وجود آورده‌بود که‌می‌توانند با بهره جستن از این خلع به وجود آمده و همچنین مشغول شدن نیروهای نظامی دولت عراق، ترکیه و ایران جهت مقابله با تهاجم ته‌مانده گروهگ توریستی داعش، راه استقلال را هموار نموده و با برگزاری همه‌پرسی نمایشی تحقق رویا های خود را رقم بزنند.

 

از سوی دیگر دولت اقلیم کردستان عراق که به مأمنی امن برای گروهک های تروریستی کومله و دموکرات تبدیل گشته و به همراهی نیروهای پ.ک.ک در قرارگاه قندیل سالیان سال در راه ناامن سازی منطقه تلاش کرده اند و سینه‌ی مردم منطقه به ویژه غرب آذربایجان از جنایت های این اشرار داغدار است.

 

عده‌ای از خودباختگان داخلی نیز که استقلال کردستان عراق آسفالت شدن جاده ناهموار افکار شوم خود در تشکیل کردستان خیالی خود می‌پنداشتند بیشتر از هرکسی آتش‌بیار این معرکه‌ی شوم گشتند و با همکاری تئورسین‌ نماهای اصلاح‌طلب ژست روشنفکری خود را تجدید کرده و حمایت معنوی و بلکه مادی خود را روانه‌ی اردوگاه اسراییلی اقلیم نمودند. غافل ازاینکه بزنگاه‌های حساس می‌توانند نه دو دولت غیرهمسو بلکه دولت‌های متخاصم را نیز باهم متحد گرداند.

 

همسویی دولت‌های ترکیه و جمهوری اسلامی ایران در مقابله با این نقشه‌ی شوم و یادکردن رهبر انقلاب از آن بعنوان غده‌ی سرطانی تمام معادلات صهیونیستی استقلال اقلیم کردستان عراق را برهم زد تا جایی‌که حیدرالعبادی آن‌را تمام شده و زباله‌دانی خواند. اما این پایان ماجرا نبود و تعقیب سرکوب این غده‌ی سرطانی تا فلج‌کردن آن ادامه پیدا کرد.

 

غائله کردستان عراق و به ویژه تعریف شدن کرکوک در جغرافیای سیاسی اقلیم کردستان عراق دولت ترکیه را برآن داشت که تاهم به جهت حفاظت از کرکوک‌ و هم به جهت مانع شدن بر تغییرات جغرافیایی منطقه تمام مرزهای زمینی و تبادلات هوایی خود با کردستان عراق را قطع نموده و تصمیم به ایجاد کانتونی جدید در گذرگاهی به غیر از کردستان عراق اقدام نمود. همچنین با مطرح کردن ادعای خود مبنی بر اعاده‌ی مدیریت ترکیه بر سلیمانیه و کرکوک در صورت خارج شدن این مناطق از تمامیت ارضی عراق تجزیه‌ی کرکوک و سلمانیه با استناد به مفاد پیمان ۱۹۲۳ لوزان، اقلیم را با مشکل جدی دیگری مواجه ساخت و خیال راحت رهبران آن‌را از نظر اقتصادی با ارتزاق از منابع نفتی کرکوک را ناراحت ساخت.

 

جمهوری اسلامی ایران نیز به جهت مقابله با ایجاد کشوری متحد با رژیم صهیونیستی و حفظ تمامیت ارضی کشور متخد خود عراق تبادلات مرزی با کردستان عراق را قطع نموده و پایانه مرزی قصرشیرین را تنها مرجع تبادل با دولت مرکزی عراق قرارداد.

 

شهرهای موصل، کرکوک موصل، تلعفر، شنگال و سنجار با عملیات نیروهای دولت مرکزی عراق و حمایت‌های ترکیه از نیروهای پیش‌مرکه پاکسازی شد و اداره‌ی این مناطق مجددا به دولت مرکزی عراق سپرده شد. و بدین ترتیب رویای رهبران اقلیم کردستان عراق که بیشتر از هرچیزی به درآمد نفتی خود از منابع نفتی موصل و کرکوک صادرات آن از طریق دریای مدیترانه به ترکیه و سایر کشور های اروپایی بود فلج گردید و با بازگشایی مرز هابور به جای مرز حاکاری از سوی ترکیه هم از تبادلات مرزی با اقلیم کردستان عراق بی‌نیاز گشت و هم توانست از مسیر تلعفر به نفت ‌موصل و کرکوک دست یابد.

این صفحه را به اشتراک بگذارید درسی به قیمت گذاف/...
ما را در سایت درسی به قیمت گذاف/ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : viqar بازدید : 101 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1396 ساعت: 16:00